زنان دهیار می توانند زندگی دوباره را به روستاها برگردانند. این زنان می توانند با تحقق توسعه پایدار زمینه های بازگشت جمعیت مهاجر را فراهم کنند. د این گزارش به اهمیت استفاده از زنان در پست های مدیریتی می پردازیم. زنان نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند؛ اما آیا سهم مدیریتی و میزان مشارکتشان در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی نیز ۵۰درصدی است؟
آیا همین زنانی که بیش از ۵۰درصد از رایدهندگان در نظام جمهوری اسلامی ایران را تشکیل میدهند و همواره در همه عرصههای تاریخی، حامی شعایر مهم و حیاتی کشورمان هستند، سهم مطلوب و منصفانهای از مناصب مدیریتی دارند؟ آیا وقتی بخش زیادی از پذیرفتهشدگان دانشگاهی را دختران تشکیل میدهند، به همان نسبت سهم مدیریتی هم نصیبشان میشود؟
جواب همه این سوالات منفی است! در حالی که زنان نیمی از جمعیت ۸۰میلیون نفری کشورمان را تشکیل میدهند؛ یعنی جمعیتی ۴۰میلیون نفری دارند اما کماکان مدیریت امورشان و مدیریت جامعهشان به دست اکثریت مردان است. در حالی زنان لایق و شایسته کم نداریم. زنانی که با داراییهای این مملکت تحصیل کردهاند و هزینههای زیادی صرف آموزششان شده اما از این ظرفیت عظیم دانشی و مهارتی، استفاده بهینهای نمیشود. در واقع نه تنها استفاده بهینهای از این ظرفیتها نمیکنیم بلکه گاه آنها را به عدم توانایی در مدیریت متهم میکنیم بدون اینکه تجربهای از مدیریت آنها ثبت شده باشد.
در نقطه مقابل چندین دهه شاهد مدیریت مردان در حوزههای مختلفی چون آب، مسکن، انرژی و… بودهایم و نتایج این مدیریتها هم روشنتر از روز است. بنابراین برای اینکه قضاوت منصفانه و براساس اصول اخلاقی داشته باشیم، در ابتدا باید قفلها را از سر دروازههای ذهنمان برداریم و با رجوع به شرایط محیای قوانین کشورمان مسیرهای حضور بانوان را هموار کنیم.
چون در قانون اساسی کشورمان قانون منعکنندهای برای حضور بانوان در عرصههای مدیریتی به چشم نمیخورد. بنابراین باید از این فرصت استفاده کرد و برای ایجاد توسعه متوازن و پایدار که بستر نخست آن روستاهاست، از زنان دهیار همان مناطق بهره جست تا مدیریت را تمرین کنند و به سطوح بالای مدیریتی نیز برسند.
تحقق جامعه سالم با مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان
بدون شک برای داشتن یک جامعه سالم، رشدکرده و موفق باید همه اجزای جامعه دستاندرکار باشند. همه باید در تولید، توضیح و ترویج و مصرف نقش داشته باشند. هیچ قشری نباید مصرفکننده دائمی باشد و هیچ سیاستگذاری نباید در فکر به انزوابردن بخشی از جمعیت کشور باشد. توسعه؛ توسعه پایدار؛ جوامع پیشرفته و… هزاران اصطلاح و عبارت اینچنینی را میتوان پشت سر هم ردیف کرد. تا اینجای کار اتفاق خاصی نمیافتد. چون صرفا از چندین اصطلاح و عبارت حرف زدهایم.
اما اگر قصدی برای رسیدن به توسعه پایدار داریم، باید همه توان مدیریتی، دانشی و مهارتهای زنان و مردان را به کار ببندیم. زنان نیمی از جمعیت جامعه ایران را تشکیل میدهند و میتوانند در توسعه پایدار نقش کلیدی داشته باشند؛ توسعه پایدار سالهاست که در کشورهای مختلف بهعنوان پایه و اساس رشد کلی کشورها معرفی شده است. توسعهای که از روستاها و مناطق محلی آغاز میشود و زنان بیشترین نقش را در ایجاد این توسعه بر عهده دارند. بهویژه اگر زنان در نقش زنان دهیار ظاهر شوند، میتوانند برای توسعه روستاها و رونق دوباره زندگی ساده و سالم روستایی عنصری کلیدی باشند.
زنان دهیار در همه این سالها موفق بودهاند
در جامعه امروز ایران هم ثابت شده که زنان در توسعه پایدار نقشی کلیدی دارند و اتفاقا اجتماعهای محلی نیز نظر مساعدی به سردمداری زنان در جوامعه خود هستند. شاهد این ماجرا در حال حاضر وجود ۲ هزار و ۶۰۰ بانونی دهیار است که مدیریت محلی در روستاها را در سالهای اخیر به عهده گرفتهاند.
برای ایجاد بسترهای توسعه پایدار به دو مولفه نیاز است؛ یکی زنان و دیگری مشارکت زنان. توسعه پایدار از محیط خانوادهها شروع میشود و به نگهداری و مواظبت از محیط زیست منجر میشود. اگر به خوبی دقت کنیم، درمییابیم که زنان به دلیل نقشی که در خانواده دارند، در بطن مسیر توسعه پایدار قرار دارند.
توسعه پایدار همانطور که از معنایش برمیآید، مفهوم استمرار را در خود دارد. بنابراین حضور زنان برای حرکت در چنین مسیری لازم و ضروری است. براساس آمار معاونت روستایی و عشایری ریاست جمهوری، تعداد روستاهای ایران در دهه ۵۰، بیش از ۹۰هزار روستا بوده است اما این تعداد در یک سیر نزولی و با شیب تند، به کمتر از ۴۰هزار روستا رسیده است. قابل ذکر است که به سکونتهای بالای ۲۰ خانوار، روستا و زیر ۲۰ خانوار آبادی گفته میشود.
مهاجرت جان روستاها را گرفته است
روستاهای باقیمانده رو به خالی شدن از سکنه هستند. چون مشاغل محلی در این روستاها از بین رفته و جمعیت جوان در جستجوی پول و آب و نان روانه یا بهتر است بگوییم آواره شهرهای کوچک و بزرگ میشوند. اما مهاجرت نه تنها زندگی مناسب و رضایتبخشی نصیب این جمعیت جوان نمیکند بلکه آنها را به حاشیهنشینانی ناراضی تبدیل میکند. اگر کمی حذاقت داشته باشیم، به راحتی متوجه میشویم که این جمعیت عظیم ناراضی مانند بمب ساعتی هستند که هر آن ممکن است نارضایتی خود را به شکلهای بههنجار و حتی نابههنجار اعلام کنند.
بنابراین برای جلوگیری از مهاجرت و در نتیجه جلوگیری از متروکشدن روستاها، بار دیگر باید به روستاها برگردیم و این بار کلید امور مدیریتی را به زنان روستا بسپاریم. به مدیران زنی که از جنس روستا هستند و خشت به خشت روستا را با همه پیوندهای وجودشان میشناسند. روستا برایشان خانه است و آنها در طول تاریخ بهترین محافظشان خانه بودهاند.
زنان دهیار ذینفعانی که جان دوباره به روستاها میدهند
مگر نه این است که زنان را کدبانو مینامیدهاند و هنوز هم مینامیم. کد یعنی رییس و صاحب و حالا این کدبانوان باید کدخدایی هم بکنند. قطعا تجربه گرانبهایی خواهد بود. چون امروزه در اکثر مناطق دور و نزدیک ایران زنانی زندگی میکنند که هم تجربه کاری و مشارکت اقتصادی و اجتماعی دارند و هم تحصیلات لازم برای اداره امور مدیریتی را یدک میکشند. بنابراین باید مدیریت مناطق روستایی که یکی از مهترین اجزای دستیابی به توسعه پایدار است، به دست توانمند این زنان سپرده شود. زنان مدیر می توانند بیشترین تاثیر را داشته باشند.
چون زنان بخشی از جامعه روستایی و از ذینفعان آن بهشمار میروند. بنابراین باید سهم مدیریتی هم داشته باشند. در نظام جمهوری اسلامی ایران هم با بهرهگیری از ساختارهای قانونی بهرهگیری هر جه بیشتر از ظرفیتهای هر منطقه را میسر کرده است. بنابراین هیچ منع قانونی برای حضور زنان در عرصههای مدیریتی و کمک به رشد و توسعه کشورمان وجود ندارد.
بازگشت زندگی به روستاها با زنان دهیار
براساس آمار سازمان دهیاریها و شهرداریهای کشور، در حال حاضر بیش از ۲ هزار و ۶۰۰ دهیار زن در کشور در حال فعالیت هستند. آمار دیگری که این سازمان ارائه میکند مربوط به تعداد روستاهایی است که از خدمات دهیاری استفاده میکنند و این میزان بیش از ۹۲درصد از روستاهای ایران را در بر میگیرد.
این آمار نشان میدهد که قدمهای نخست برای راهیابی زنان به عرصههای مدیریتی برداشته شده است. ذکر این آمار خالی از لطف نیست که استانهای خراسان رضوی، کرمان، مازندران، سیستان و بلوچستان و گیلان به ترتیب دارای بیشترین دهیاران زن در پنجمین دوره شوراهای اسلامی هستند.
همچنین شمار دهیاران زن در پایان دوره چهارم شوراها در استانهای کشور، با نرخ رشد ۴۰٫۳۴درصد رو به افزایش بوده است. مشاهده وضعیت دهیاران زن در آغاز و پایان دوره چهارم شوراهای اسلامی شهر و روستا نشان میدهد که در اکثر استانهای کشور شمار زنان دهیار در پایان دوره چهارم شورای اسلامی نسبت به آغاز دوره چهارم افزایش یافته است.
روند رو به رشد تعداد زنان دهیار در ایران
استان کرمان با ۱۱٫۶۳ درصد، استان گیلان با ۷٫۳۴ درصد و سپس استان سیستان و بلوچستان با ۶،۳۲ درصد به ترتیب بیشترین میزان افزایش شمار دهیاران زن در طول مدت خدمت دولت یازدهم را به خود اختصاص دادهاند. وضعیت تحصیلی دهیاران زن بیانگر این است که ۵۴درصد دهیاران زن با تحصیلات دانشگاهی (کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) در عرصه مدیریت روستایی فعالیت دارند.
میزان تحصیلات دانشگاهی دهیاران زن در کل کشور ۳۹ درصد است؛ بنابراین نسبت تحصیلات دانشگاهی دهیاران زن از کل کشور ۱۵درصد بیشتر است که این رشد مثبت، نشاندهنده بهرهگیری از توان زنان تحصیلکرده در عرصه مدیریت روستایی و اعتماد شوراهای اسلامی روستا با قابلیتها و توانمندی آنها است که میتواند عامل تحول در عرصه مدیریت روستایی باشد.